دخترم ريحانه، ريحانه باش!!!
دخترم ريحانه از من پرسيد: ريحانه يعني چه؟ چرا اسم مرا ريحانه گذاشته ايد؟
گفتم: ريحانه يعني گلِ خوشبوي خانه!
دخترم! زيباتر از گل در جهان وجود ندارد، گل تا وقتي كه متصل به ريشه است زنده و خوشبوست، تو هم ريشه دار باش!
ريشه ي تو انسانيت توست، آدميت توست، باطن و درون توست.
به قول سعدي شاعر :
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
دخترم ريحانه! مناسب با شان وجودي ات رفتار كن و گوهر وجودت را با گلبرگ هاي زيباي عفاف بپوشان و قهرمان بازي در نياور و كلام مولايمان را آويزه ي گوشِ شنواي خود كن: المراه ريحانه ليست بقهرمانه
دخترم ريحانه! تلاش كن و از تنبلي و سستي بپرهيز كه خدا آدم تنبل را دوست ندارد.
گلِ خوشبو بايد خود ببويد نه آنكه مادرش بگويد!
سعدي شاعر هم مي فرمايد:مشک آنست که ببوید نه آنکه عطار بگوید.