قصه ي حج حججي
موسم حج از راه مي رسد و من به ياد حجِ حججي افتادم….. داستان از آن جا شروع شد كه: وقتي حضرت ابراهيم بت شكن روياي صادقه اش را براي فرزند دلبندش اسماعيل تعريف مي كند ( قَالَ یَا بُنَىَّ إِنِّى أَرَى فِى الْمَنَامِ أَنِّى أَذْبَحُکَ) اسماعيل ذبيح الله… بیشتر »