رواق اندیشه

بزرگی را جز به دانایی مپندار.1
زینت مرد، دانش است و هنر.2
شرفِ مرد به علم است، شرف نیست به سال.3
فخر در دانش بود مر مرد را.4
گل بی خار جهان، مردم صاحب هنرند.5
صاحب هنر به هیچ مکانی غریب نیست.6
علم چو آید به تو گوید چه کن.7
قدرت علم را زوالی نیست.8
فرش دولت گستراند هرکه او دارد هنر.9

به دانش بود بی گمان زنده مَرد.10
شود از علم، زنده جان نادان.11
دانایی، بینایی است.12
گهر دانش و مرد داناست گنج.13
هنر، برتر از گوهر آمد پدید.14
هیچ کس از پیش خود چیزی نشد.15
در طفولیت چو آموزد، به پیری از بر است.16
بپرس تا بدانی، از نپرسیدن مانی در نادانی.17
پرسش، کلید دانش است.18
دانستن را کار بستن باید.19
علم بی عمل، زنبور بی عسل است.20
علم بیاموز و عمل پیشه کن.21
علمی که ره به حق ننماید، جهالت است.22
عالم ناپرهیزکار، کوری است مشعله دار.23
اعتراف به نادانی، دانایی و اقرار به ناتوانی، توانایی است.24
علم از بهر دین پروردن است، نه از بهر دنیا خوردن.25
ظرفی که پر است، کم صداست. 26 دانشوران حقیقی بی ادعایند
دانا، هم داند هم پرسد و نادان، نه داند و نه پرسد. 27
هرچه دانی تو، به ز نادانی است.28
هر مدرسه ای که باز شود، در زندانی بسته می شود.29 سرچشمه همه فسادها، نادانی و اساس همه هدایت ها و سعادت ها دانش است.
1. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 237.
2. علی اکبر دهخدا، امثال و حکم، ج 2، ص 936.
3. همان، ص 1022.
4. همان، ص 1134.
5. دوازده هزار مثل فارسی، ص 834.
6. احمد بهمنیار، داستان نامه بهمنیاری، ص 430.
7. همان، ص 459.
8. امثال و حکم، ج 2، ص 1156.
9. همان، ص 1139.
10. همان، ج 1، ص 399.
11. همان، ج 2، ص 1033.
12. همان، ص 772.
13. همان، ج 3، ص 1336.
14. دوازده هزار مثل فارسی، ص 1042.
15. امثال و حکم، ج 2، ص 2018.
16. همان، ص 793.
17. امین خضرایی، فرهنگ نامه امثال و حکم ایرانی، ص 229.
18. دوازده هزار مثل فارسی، ص 300.
19. امثال و حکم، ج 2، ص 773.
20. همان، ص 1088.
21. داستان نامه بهمنیاری، ص 459.
22. دوازده هزار مثل فارسی، ص 726.
23. امثال و حکم، ج 2، ص 1088.
24. همان، ج 1، ص 184.
25. همان، ج 2، ص 1110.
26. فرهنگ نامه امثال و حکم ایرانی، ص 750.
27. امثال و حکم، ج 2، ص 772.
28. همان، ج 4، ص 1920.
29. فرهنگ نامه امثال و حکم ایرانی، ص 470.

برگرفته از سايت https://hawzah.net/fa/Magazine